نچاق

حرفایی برای نوشتن

نچاق

حرفایی برای نوشتن

شوهر عمه جان

خدایش بیامرزد آقای دکتر ذبیح الله قدیمی را.

فرزندانش نور چشمانش باشند میترا و محمد رضا و احمد رضا.

خدا بیامرزد فخری خانم همسرش مادر میترا را و عمه اولم مادر محمد رضا را.

میگن از یزد خواست مرد بر نخاست

ولی او از گیلان بود مردی که از گیلان برخاست.

کاش بود تاریخ نگاری می کردچگونه مردی بود که پدرم از او به نیکی یاد می کرد.

زندگی مرا بدین شکل او نقشبندش بوده





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد